خاطرات کهنه

ساخت وبلاگ
هرجا که میرم باز برمیگردم میام اینجا....

میگن هیچ جا خونه ی خود ادم نمیشه...

حالا نمیگم مهمونی تو تلگرام و اینستا و لاین و واتس واپ و هزارتاچیز دیگه  بدمیگذره ها...نه اصلا....

ولی خپ آدماکه صددرصد توجایی که بهشون خوش میگذره راحت نیستن...

ولی توجایی که راحتن حتما بهشون خوش میگذره...

(اصلا نمیدونم دارم چی میگم:(

خاطرات کهنه...
ما را در سایت خاطرات کهنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateratekohneh4 بازدید : 10 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 2:33

 بنظر من اگه تکلیف آدما باخودشون روشن بود زندگی خیلی خز میشد...  ارزش زندگی به همینه که خودتم نمیدونی داری چیکار میکنی...  و در حین همین زندگی بلاتکلیفی باید تکلیفاتو آن تایم انجام بدی تا وقتی مردی بدونی تکلیفت چیه  ..ولی  به احتمال زیاد اونجام تاتکلیفت باخودت و خداتو دنیات و اعمالتو غیره....مشخص شه  تکلیفت از تکلیفای ایام نوروز میشه...  اه باز یاد تکلیفای ایام نوروز افتادم....  خیلی بدشانس بودیم ما...  اد سیزده بدرم می افتاد روزای جمعه....  وااای یاد سیزده بدر افتادم...  چقد مونده؟؟!   :|   خدایی هرکی این پستو تا اخرش خونده باشه باید خیلی باحوصله بوده باشه...خخخ خاطرات کهنه...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات کهنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateratekohneh4 بازدید : 9 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 2:33

دقت کردین اون روزایی که خودمونو به گیجی میزنیم چقد خوب میگذره؟؟؟

شمام خودتونو به بی خیالی و خل وضع بودن زدین یا من اینجوریم؟؟؟

خاطرات کهنه...
ما را در سایت خاطرات کهنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateratekohneh4 بازدید : 7 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 2:33

 رسیدن...

یقینا شیرین ترین فعل این قند زبانِ پارسی ست...

مثل....

رسیدن از یه راه دور و دراز به خونه....

رسیدن گلابی های شیرینِ باغ خانجون....

یا

رسیدن به جوابِ سخت ترین تستِ ریاضیِ کنکور...

مثلا....

رسیدنِ من به تو....

من به تو...

من

به

تو....

 

خاطرات کهنه...
ما را در سایت خاطرات کهنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateratekohneh4 بازدید : 9 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 2:33

هر از گاهی بوی عطر دلنشین تو انقدر نزدیک در حوالی  من میپیچد که گویی تو دست در دست من با من قدم میزنی... اما دقیق که میشوم میبینم این بوی عطر تونیست... بوی عطر تو خاصتر از هر عطر دیگریست... دلم میخواهد فارغ از هر کار و شلوغی و دردسرهای روزمره آغوشت را برایم بگشایی... بخزم در بغلت و انچنان مرا محکم بفشاری که اکسیژن اطرافم تمام  شود و من تو را استشمام کنم... دلم میخواهد کمی قبلتر برگردم..همان روزی که اولین بار دیدمت و همان روزی که عاشقت شدم...همان روزهایی که کمی باالان فرق کرده اند...     خاطرات کهنه...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات کهنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateratekohneh4 بازدید : 23 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 2:33

اون دیوونه همیشه یه روش واسه نحوه ی بیدارکردن من داره...

انقده خوشحال میشم   اولین نفری که  میبینمش اونه ...اصلا روزم باانرژی مضاعف شروع میشه...

خاطرات کهنه...
ما را در سایت خاطرات کهنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateratekohneh4 بازدید : 9 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 2:33

تبریک به استقلالیا 

اللخصوص خودم...

خیلی خوش گذشت.جاتون خالی..مزه میده وقتی شرطو از کسی میبری که زیادی به تیمش مغروره...یو ها ها ها

خاطرات کهنه...
ما را در سایت خاطرات کهنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateratekohneh4 بازدید : 7 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 2:33

 تو را به جاي همه کساني که نشناخته ام دوست مي دارم تو را به جاي همه کساني که نشناخته ام دوست مي دارم تو را به خاطر عطر نان گرم   براي برفي که آب مي شود دوست مي دارم   تو را براي دوست داشتن دوست مي دارم   تو را به جاي همه کساني که دوست نداشته ام دوست مي دارم   تو را به خاطر دوست داشتن دوست مي دارم   براي اشکي که خشک شد و هيچ وقت نريخت   لبخندي که محو شد و هيچ گاه نشکفت دوست مي دارم   تو را به خاطر خاطره ها دوست مي دارم   براي پشت کردن به آرزوهاي محال   به خاطر نابودي توهم و خيال دوست مي دارم   تو را براي دوست داشتن دوست مي دارم   تو را به خاطربوي لاله هاي وحشي   به خاطر گونه ي زرين آفتاب گردان   براي بنفشیِ بنفشه ها دوست مي دارم   تو را به خاطر دوست داشتن دوست مي دارم   تو را به جاي همه کساني که نديده ام دوست مي دارم   تورا براي لبخند تلخ لحظه ها   پرواز شيرين خاطره ها دوست مي دارم   تورا به اندازه ي همه ي کساني که نخواهم ديد دوست مي دارم   اندازه قطرات باران ، اندازه ي ستاره هاي آسمان دوست مي دارم   تو را به اندازه خودت ، اندازه آن قلب پاکت دوست مي دارم   تو را براي دوست داشتن دوست مي خاطرات کهنه...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات کهنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateratekohneh4 بازدید : 7 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 2:33

و چقد زیباست حس مالکیت.. لباس من... خانه ی من... کتابهای من.... چشمهای من... مادرمن.. وچقدر زیباتراست.. احساس مالکیت در هرآنچه که فقط متعلق به توست... چشمهای تو... آغوش تو... لبخند تو... حتی اخمهای تو.. که همه فقط از آن من است و باسرخوشی فریاد میزنم تو همه هستی ام هستی  و من درمیان همه داشته های متعلق به خودم و خودت محتاجم به نگاه تو...          خاطرات کهنه...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطرات کهنه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9khateratekohneh4 بازدید : 21 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 2:33

‎یک وقتها بنشین وخلوت کن

‎نگاه کن به اطرافت
‎به خوشبختی هایت
‎به کسانی که دوستت دارند
‎به چیزهایى که دوستشان داری
‎وبه خدایی که تنهایت نخواهد گذاشت
‎آنجاست که آرامش را پیدا میکنی....
خاطرات کهنه...
ما را در سایت خاطرات کهنه دنبال می کنید

برچسب : حس آرامش,حس ارامش علیزاده,حس آرامش سامان جلیلی, نویسنده : 9khateratekohneh4 بازدید : 14 تاريخ : چهارشنبه 26 آبان 1395 ساعت: 4:48